سفر و گردشگری همواره مورد توجه انسان بوده است. بسیاری از افراد، بخش قابل توجهی از زندگی خود را به برنامهریزی و خیالپردازی درباره سفر به گوشه و کنار جهان سپری کردهاند. اهمیت این امر به اندازهای است که برخی از هنرمندان، برترین آثار خود را به موضوع سیر و سیاحت در اطراف دنیا و تاثیر آن بر زندگی فردی و اجتماعی انسانها اختصاص دادهاند. در این مطلب، قصد داریم چند نمونه از بهترین فیلمهای سینمایی جهان با موضوع سفر و نقش معنوی آن در بلوغ فکری و روحی انسان را به شما معرفی کنیم.
فیلم راه (The Way)
فیلم راه (The Way) به کارگردانی آن را امیلیو استیونز (Emilio Estevez) و بازی مارتین شین (Martin Sheen) محصول سال 2010 سینمای آمریکا است. این اثر در اصل به منظور گرامیداشت زندگی، مردم، جاده سانتیاگو و ترویج سفر در این مسیر ساخته شده است.
جاده سانتیاگو (Camino de Santiago) یکی از زیارتگاههای معروف مسیحیان است که در شبه جزیره ایبریا در اسپانیا قرار دارد. اهمیت این مسیر به اندازهای است که نام آن در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است. بسیاری از افراد اعتقاد دارند، عبور از این مسیر میتواند در رشد معنوی آنها تاثیرگذار باشد.
خلاصه داستان
دکتر توماس اوری (Thomas Avery) یک چشمپزشک آمریکایی است که مارتین شین (Martin Sheen) نقش او را بازی میکند. توماس پسر خود را در سفری معنوی و در مسیر جاده سانتیاگوی اسپانیا از دست داده است. بنابراین، بهمنظور تحویل گرفتن جسد وی به این منطقه سفر میکند.
وی برای ادای احترام به پسرش، تصمیم میگیرد سفر روحانی او را به پایان برساند و در انتهای مسیر خاکستر پیکرش را به دست باد بسپارد. در طول راه، تام با افراد گوناگونی همسفر میشود که همگی در جستجوی معنای زندگی خود هستند. این فیلم مجموعهای از چالشهای زائران این جاده را به تصویر میکشد. در نهایت، سفر تام در مسیر دیگری ادامه مییابد.
هدف داستان
فیلم The Way تلاش میکند از قضاوت انسانها و اهداف آنها فاصله بگیرد و هیچ هدفی را کوچک نشمارد. در این اثر سینمایی، هر شخصی به دلایل خاص خود قدم در راه میگذارد. دراصل، هر یک از مسافران این داستان در زندگی خویش با چالشی منحصر بهفرد مواجه هستند.
این فیلم نشان میدهد، هیچ یک از این چالشها بر دیگری ارجحیت ندارد و همه افراد تنها از طریق سفر و مکاشفه میتوانند به قدرت کافی برای ایجاد تغییرات دلخواه دست پیدا کنند. با تماشای این فیلم، نهایتا مخاطب نتیجهگیری میکند سفر فرآیندی مداوم و بیانتها است و مقصد اهمیت چندانی ندارد.
فیلم وحشی (The Wild)
فیلم درام وحشی (The Wild) به کارگردانی ژان مارک ولی (Jean-Marc Vallee) و بازی زیبای ریس ویترسپون (Reese Witherspoon) محصول سال 2014 سینمای آمریکا است که براساس زندگینامه شرل استرید (Cheryl Strayed) ساخته شده است.
این اثر برای نخستین بار در جشنواره فیلم تلیوراید به نمایش درآمد و نظر بسیاری از منتقدان سینمایی را به خود جلب کرد. به علاوه، جوایز بهترین هنرپیشه نقش اول و نقش دوم زن در هشتاد و هفتمین مراسم اسکار به این فیلم تعلق گرفت.
خلاصه داستان
شرل استرید به تازگی از همسر خود جدا شده است. وی با وجود تجربه کمی که در زمینه پیادهرویهای طولانی دارد، مینهسوتا را ترک میکند تا در مسیر 1800 کیلومتری پاسیفیک کرست (Pacific Crest) پیادهروی کند. او این کار را به قصد بهبود حال روحی خود انجام میدهد.
در طول این پیادهروی، شرل خاطرات کودکی خود و ماجرای بیماری و مرگ مادرش را مرور میکند. لازم است بدانید، مجموعه این اتفاقات، وضعیت روانی وی را با بحرانی جدی مواجه کرده و به افسردگی شدید، اعتیاد و نهایتا طلاق او منجر شد. در طول این مسیر، شرل با چالشهای گوناگون و افراد مختلفی آشنا میشود که هر یک به شکل قابل توجهی به تعالی معنوی او کمک میکنند.
هدف داستان
فیلم وحشی (The Wild) با به تصویر کشیدن نقاط ضعف و قوت انسانها تلاش میکند، اهمیت قدم گذاشتن در مسیرهای ناشناخته را به مخاطبان خود نشان دهد. در عین حال، این اثر سینمایی قصد دارد نقش سفر در ایجاد تغییرات مثبت شخصیتی و افزایش شناخت فرد از تواناییهای خویش را برای تماشاگران ترسیم کند. با تماشای این فیلم، مخاطب متوجه میشود هر یک از اشخاص و عناصری که در طول سفر با آنها برخورد میکند، ممکن است حامل پیامی باشند که زندگی فرد را برای همیشه متحول کند.
فیلم بهسوی طبیعت وحشی (Into The Wild)
بهسوی طبیعت وحشی (Into The Wild) به کارگردانی شان پن (Sean Penn) و بازی درخشان امیل هرش (Emile Hirsch) یک فیلم درام است که در سال 2007 با اقتباس از کتابی به همین نام ساخته شده است. این کتاب بهوسیله جان کراکائر (Jon Krakauer) و براساس سفرهای کریستوفر مککندلس (Christopher McCandless) نوشته شده و داستان سفر و زندگی او را در طبیعت وحشی آلاسکا روایت میکند.
خلاصه داستان
کریستوفر مککندلس (Christopher McCandless) پس از کسب افتخارات قابل توجه و فارغالتحصیل شدت با بهترین نمرات، اتفاقات ناخوشایندی را تجربه میکند. به واسطه این تجربیات، او اعتماد و علاقه خود را به زندگی مدرن از دست میدهد و پس از نابود کردن کلیه مدارک شناسایی و اهداء پسانداز خود به خیریه آکسفام راهی سفری دور میشود.
وی در این مسیر با چالشهای فراوانی مواجه میشود و افراد زیادی را ملاقات میکند. هر یک از چالشها و ملاقاتهای یاد شده، شخصیت و دیدگاههای او را به نحوی تحت تاثیر قرار میدهند. سرانجام، مککندلس طبیعت خشن آلاسکا را برای زندگی انتخاب میکند و با مشکلات زیادی مواجه میشود.
مجموعه عوامل یاد شده، نگاه او را به زندگی تغییر میدهد. با این حال، زندگی او بر اثر مسمومیت ناشی از خوردن گیاهان سمی پایان مییابد. در نهایت، شکارچیان منطقه پیکر بیجان وی را پیدا میکنند و به برادرش تحویل میدهند. در نهایت خاکستر کریستوفر بهوسیله برادرش به زادگاه اصلی بازگردانده میشود.
هدف داستان
فیلم Into The Wild سرگشتگی انسان مدرن در مواجهه با مسائل پیچیده روز و نیاز وی به فاصله گرفتن از این مشکلات را به تصویر میکشد. با این حال، مخاطب در خلال داستان متوجه میشود تنها با تقسیم و به اشتراکگذاری مواهب زندگی میتوان شیرینی آن را درک کرد.
به علاوه، بیننده در حین تماشای این فیلم متوجه میشود هر تجربهای را میتوان به عنوان عاملی برای تعالی روح در نظر گرفت. در نهایت، میتوان دید که نقطه پایان سفر یک فرد میتواند آغازی برای حرکت شخص دیگری باشد. بنابراین، حتی مرگ هم نمیتواند این مسیر را به انتها برساند.
فیلم بخور، عبادت کن، عشق بورز (Eat Pray Love)
فیلم رمانتیک، درام Eat Pray Love به کارگردانی رایان مورفی (Ryan Murphy) و بازی شیرین جولیا رابرتس (Julia Roberts) محصول سال 2010 آمریکا است. این فیلم براساس زندگینامه و خاطرات الیزابت گیلبرت ساخته شده و در مناطق مختلف جهان از قبیل، نیویورک، ناپل، بالی و برخی نواحی هندوستان فیلمبرداری شده است. در ابتدا، این فیلم نتوانست نظر مثبت منتقدان را به خود جلب کند. با این حال، این اثر سینمایی مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و فروش بسیار خوبی داشت.
خلاصه داستان
الیزابت گیلبرت (Elizabeth Gilbert) زنی امروزی است که در ظاهر از تمام مواهب زندگی مدرن برخوردار است. با این حال، درست مانند بسیاری از افراد دیگر به شکل عجیبی احساس سردرگمی میکند. در اصل، او در جستجوی مفهوم زندگی است.
پس از بارداری ناموفق و طلاق از همسرش، الیزابت به این فکر میافتد که برای درک ارزش زندگی از منطقه امن خود خارج شود و به دور دنیا سفر کند. اینجا است که هر یک از بخشهای سهگانه این فیلم اعم از خوردن، عبادت کردن و عشق ورزیدن شکل و معنا میگیرند. او چهار ماه از دوره سفر خود را در ایتالیا اقامت میکند و به تغذیه جسم و خوردن غذاهای مختلف میپردازد.
از طرف دیگر، برای مدت چهار ماه هم در هند میماند و با عبادت کردن روح خود را تغذیه میکند. در نهایت، پس از آشنایی با ارزش تغذیه روح و جسم و اهمیت ایجاد تناسب میان این دو بهطور شگفتانگیزی با مفهوم عشق و نقش آن در تعالی انسان آشنایی پیدا میکند.
هدف داستان
در این فیلم اهمیت ایجاد تناسب و تعادل بین جنبههای معنوی و ارزشهای دنیوی زندگی به تصویر درآمده است. در طول این اثر سینمایی مخاطب به این نتیجه میرسد که همه جوانب زندگی به نوبه خود مهم بوده و در ایجاد احساس خوشبختی تاثیرگذار هستند.
با این حال، بشر باید بتواند بهطور همزمان به کلیه این جوانب رسیدگی کند. در عین حال، عشق بزرگترین نیرویی است که میتواند به زندگی مادی و معنوی مفهوم ببخشد. بنابراین، انسان تنها از طریق ایجاد تعادل میان جسم، قلب و روح خود میتواند نیکبختی واقعی را تجربه کند.
سخن آخر
چنانکه میبینید، در هر چهار فیلم یاد شده، سفر و خارج شدن از محدوده امن عادتها به عنوان برترین عامل موثر در درک مفهوم زندگی و ایجاد تغییر معرفی شده است. مخاطب با دیدن این فیلمها درمییابد که برای بهبود باورها، مرور خاطرات و التیام زخمها باید کولهبار خود را ببندد و مسیری ناشناخته را آغاز کند. به علاوه، در همه این داستانها به اشتراکگذاری مواهب زندگی و تقسیم آنها با سایرین از مهمترین مواردی به حساب میآید که میتواند در ایجاد حس خوشبختی تاثیرگذار باشد. همچنین، با مشاهده این آثار سینمایی میتوان دریافت، همه جوانب زندگی به یک اندازه دارای اهمیت هستند. بنابراین، تعالی روح و جسم را به نوعی میتوان به یکدیگر مرتبط دانست.