از زمانهای دور تا کنون، سفر به عنوان مهمترین روش کسب تجربه و آشنایی با فرهنگ و سنتهای جوامع مختلف شناخته میشد. اهمیت این موضوع را میتوان در بسیاری از آثار بهجا مانده از نسلهای گذشته و محصولات هنری و فرهنگی امروز مشاهده کرد.
بسیاری از شاعران، نویسندگان، پزشکان و صاحبنظران کلیه دورانها تنها پس از خارج شدن از محدوده امن خود و از طریق سیاحت در گوشهوکنار جهان توانستهاند افکار خود را گسترش دهند. در این مطلب، قصد داریم برخی از فیلمهایی را به شما معرفی کنیم که تاثیر سفر بر نگرش آتی افراد را بررسی میکنند.
فیلم گمشده در ترجمه (Lost in Translation)
فیلم کمدی-درام-رمانتیک گمشده در ترجمه (Lost in Translation) به کارگردانی سوفیا کاپولا (Sofia Coppola) و با هنرنمایی بیل مری (Bill Murray) در نقش باب هریس و اسکارلت جوهانسون (Scarlett Johansson) در نقش شارلوت، محصول سال 2003 سینمای آمریکا است که عمدتا در ژاپن فیلمبرداری شده است.
این اثر به تنهایی و انزوای بشر امروز و جستجوی وی برای یافتن لحظاتی ناب اشاره میکند که به واسطه آنها بتواند با جهان پیرامون خویش ارتباط برقرار کند. در عین حال، این اثر سینمایی تاثیر مشکلاتی نظیر تفاوت فرهنگی و بیگانگی حاصل از آن را در تشدید احساسات یاد شده مرور میکند.
این فیلم در جشنوارههای گوناگونی به نمایش درآمده و نظر بسیاری از منتقدان برجسته سینما را به خود جلب کرده است. از معتبرترین جوایز این اثر سینمایی میتوان به جایزه بهترین فیلمنامه هفتاد و ششمین مراسم اسکار، سه جایزه گلدن گلوب و سه جایزه فستیوال فیلم بریتانیا اشاره کرد.
خلاصه داستان
باب هریس یک ستاره رو به افول سینمای آمریکا است که برای حضور در تبلیغاتی پرسود به توکیو آمده است. او با بحران میانسالی و مشکلات ازدواجی طولانیمدت دستوپنجه نرم میکند.
از طرف دیگر، شارلوت دختر جوانی است که به تازگی از یک دانشگاه معتبر فارغالتحصیل شده و همراه همسرش در توکیو اقامت دارد. شارلوت هم با مشکلات ازدواج، عدم اطمینان از آینده و بسیاری چالشهای دیگر مواجه است.
در عین حال، هر دوی این افراد با چالشهای ناشی از اختلاف فرهنگی جامعه ژاپن با سرزمین مادری خویش درگیر بوده و به شدت احساس تنهایی میکنند. در طول فیلم، این دو نفر به واسطه مشکلات و احساسات مشترک و فارغ از تفاوت سنی آشکاری که دارند به یکدیگر نزدیک شده و نوعی رابطه زودگذر و پرفراز و نشیب را تجربه میکنند. سرانجام، با بازگشت باب به آمریکا هر یک از این افراد زندگی معمول خویش را از سرمیگیرند.
هدف داستان
فیلم Lost in Translation تلاش میکند تاثیر شوک فرهنگی ناشی از سفر را بر باورهای شخصی افراد بررسی کند. شخصیتهای این داستان تحت تاثیر اختلاف زمانی دو کشور قرار گرفتهاند و به شکل آزاردهندهای دچار گیجی و بیخوابی شدهاند.
در عین حال، به واسطه متفاوت بودن زبان، مشکلات ترجمه و اختلافات فرهنگی، این دو نفر در تعاملات خود با افراد پیرامون خویش به شدت دچار مشکل شده و با بحران هویت مواجه شدهاند. مجموع عوامل یاد شده، تجربیات عمیقی را برای این دو رقم میزند و آنها را وادار میکند سوالاتی اساسی را مطرح کنند و پاسخی مناسب برای آنها بیابند.
در واقع، این فیلم قصد دارد به مخاطب خود بگوید، همه افراد ممکن است در زندگی خود با اشخاص گوناگونی آشنا شوند. افرادی که با وجود تفاوتهای قابل توجه میتوانند دقایق و لحظات بسیار خوبی را برای آنها رقم بزنند. سپس، همه باید به زندگی واقعی خود بازگردند. در اصل، این همان نکتهای است که سفر را به تجربه دلپذیری تبدیل میکند.
فیلم خاطرات موتورسیکلت (The Motorcycle Diaries)
فیلم خاطرات موتورسیکلت (The Motorcycle Diaries) به کارگردانی والتر سالس (Walter Salles) محصول سال 2004 و یک اثر سینمایی درام است که براساس مقطعی از زندگی ارنستو چهگوارا (Ernesto Che Guevara) ساخته شده است. این فیلم روایتگر خاطرات سفرهای چهگوارای 23 ساله در سراسر آمریکای جنوبی و پیش از شناختهشدن وی به عنوان رهبر چریکهای انقلابی مارکسیست در سطح جهان است.
خلاصه داستان
ارنستو چهگوارا به بهانه تولد دوستش با وی همسفر میشود تا با موتورسیکلت در سراسر جادههای آمریکای لاتین سفر کنند. این سفر در ابتدا با قصد خوشگذرانی آغاز میشود. با این حال، بیعدالتیهای اجتماعی و فقر ساکنان این سرزمین نگاه این دو جوان را به زندگی تغییر میدهند و راه را برای فعالیتهای سیاسی بعدی هموار میکنند.
در این فیلم، چهگوارا آخرین سفر نمادین خود را در تاریکی شب، با وجود خطرات فراوان و بیماری آسم با شنا کردن در رودخانهای آغاز میکند که در حدفاصل دو کلونی قرار دارد. بهجای حرکت در مسیر امن و دستیابی به کابین پزشکان، او اقامت در کلبه جذامیان را انتخاب میکند. در نهایت، فیلم با تصاویری واقعی و اشاره مختصری به اعدام چهگوارا پایان مییابد.
هدف داستان
این فیلم در ابتدا روایتگر سفر جادهای جوانانی است که جامعه اطراف خود را نمیشناسند و تنها دغدغه آنها خوشگذرانی است. با این حال، تجربیات سفر و مشاهده زندگی دهقانان بومی فقیر به شکل قابل توجهی بر ذهن آنها تاثیر میگذارد.
این مسافران در مسیر خود شاهد بیعدالتیهایی هستند که طبقه فرودست جامعه را به شدت آزار میدهند. در واقع، سفر این دو جوان آنها را با مشکلات جامعه آشناتر کرده و نخستین بذر شناخت و به چالش کشیدن نابرابریهای اجتماعی را در جان آنها میکارد.
فیلم فهرست آرزوها (The Bucket List)
فیلم کمدی-درام فهرست آرزوها (The Bucket List) به کارگردانی راب راینر (Rob Reiner) و هنرآفرینی جک نیکلسون (Jack Nicholson) و مورگان فریمن (Morgan Freeman) محصول سال 2007 سینمای امریکا است. این فیلم نظر بسیاری از منتقدان را به خود جلب کرده و بازخوردهای مثبت و منفی فراوانی را بههمراه داشته است.
خلاصه داستان
ادوارد مدیر موفق و ثروتمند یکی از بهترین بیمارستانهای شهر است. وی به دلیل ابتلا به سرطان در بیمارستان خودش بستری میشود. در طول روند درمان، ادوارد درمییابد که فرصت اندکی تا پایان عمر وی باقیمانده و در فاصله شش تا دوازده ماه آینده، بیماری بر او چیره خواهد شد.
مردی به نام کارتر هم در اتاق ادوارد بستری شده است. برای او نیز زمان چندانی باقی نمانده است. بنابراین، این دو نفر تصمیم میگیرند از ثروت ادوارد استفاده کنند و پیش از پایان زندگی به کارهایی بپردازند که به آنها علاقه داشته و کمتر فرصت یا امکان انجام آنها را داشتهاند.
به این ترتیب، با وجود اعتراض اطرافیان، آنها آخرین تعطیلات خود را آغاز کرده و به دور دنیا سفر میکنند. در نهایت، سفر و مرور کاستیهای زندگی و اشتباهات فردی به هر دوی این افراد کمک میکند پیش از مرگ بخشهای مهمی از زندگی خود را بهبود بخشند و قسمت کوچکی از خطاهای خود را جبران کنند.
هدف داستان
فیلم فهرست آرزوها تلاش میکند با نگاهی شوخ به زندگی و مشکلات ریز و درشت آن بنگرد. در عین حال، تماشای این فیلم به مخاطب نشان میدهد، برای دستیابی به آرزوها، خوشگذرانی، جبران خطاها و ابراز عشق به عزیزان خود فرصت بسیار کوتاهی دراختیار دارد. بنابراین، بهتر است از هر موقعیتی برای گسترش عشق، خندیدن و رسیدن به خواستههای خویش استفاده کند. در ضمن، این فیلم به سادگی نشان میدهد، سفر کردن یکی از بهترین روشهایی است که میتواند به بررسی مشکلات عاطفی موجود در زندگی و یافتن راهحل مناسب برای غلبه بر آنها کمک کند.
فیلم نیمهشب در پاریس (Midnight in Paris)
فیلم کمدی-فانتزی نیمهشب در پاریس (Midnight in Paris) به کارگردانی وودی آلن (Woody Allen) و هنرپیشگی بازیگران چیرهدستی نظیر مایکل شین (Michael Sheen) و آدرین برودی (Adrien Brody) محصول سال 2011 سینمای آمریکا است.
این فیلم روایتگر بخشی از مشکلات و اختلاف نظرهای یک زوج است که در سفر به پاریس بیش از هر زمان دیگری خودنمایی میکند. فیلم Midnight in Paris جایزه بهترین فیلمنامه اصلی در مراسم اسکار و گلدن گلوب 2012 را به خود اختصاص داده است.
خلاصه داستان
جیل به همراه نامزدش و خانواده وی به پاریس سفر میکند و به شدت تحت تاثیر این شهر و زیباییهای آن قرار میگیرد. اما همراهانش چنین احساسی ندارند. در عین حال، جیل که یک نویسنده است به موضوع رمان جدیدش با تم نوستالژی فکر میکند.
در طول سفر، آنها با دوستان قدیمی خود برخورد میکنند. نامزد جیل اغلب وقت خود را با این افراد سپری میکند. این امر فرصت مناسبی را در اختیار جیل قرار میدهد تا نیمهشبها در خیابانهای پاریس قدم بزند. انجام این کار او را به گذشته میبرد.
جیل در ذهن خود با نویسندگان و هنرمندان قرن بیستم ملاقات میکند. این همان دورانی است که جیل به سپری کردن زندگی در آن علاقه دارد. در نهایت، او با دختری آشنا میشود که قرن نوزدهم را دوران طلایی زندگی بشر میداند. این دو با هم همراه میشوند و به سال ۱۸۹۰ سفر میکنند. در این سفر، جیل با هنرمندانی مواجه میشود که دوست دارند در دوران رنسانس زندگی کنند.
هدف داستان
این فیلم در ابتدا نقش سفر در شناخت افراد از یکدیگر و پررنگ شدن اختلاف نظرها و تفاوت دیدگاهها را در طول مسافرت نشان میدهد. در عین حال، مخاطبان این داستان به وضوح میبینند هر سفر میتواند سرآغاز سیر و سیاحتی معنوی باشد.
با دیدن این فیلم تماشاگر درمییابد، ذهن انسان ابزاری قوی است که میتواند در زمان سفر کند. از همه مهمتر اینکه هر فردی در هر زمان و مکانی که باشد ممکن است به تغییر فضا و حضور در شرایط دیگری علاقه نشان دهد. بنابراین، تماشاگر به این نتیجه میرسد که سفر یک فرآیند مداوم و بخشی جداییناپذیر از زندگی انسان به حساب میآید.
سخن آخر
چنانکه میبینید، سفر و تاثیر آن بر رشد شخصیت و تعالی انسان در هر چهار فیلم مشهود است. انسان موجودی پویا است که برای رشد خویش و گسترش چشماندازها و دیدگاههای خود به سیر و سیاحت در جهان نیاز دارد. مسافرت به گوشهوکنار گیتی علاوه بر ایجاد خاطراتی خوش با تجربیاتی تازه همراه است. مشاهده سبک زندگی مردم در نقاط دور و نزدیک به آدمی کمک میکند با نقاط قوت و ضعف زندگی خود و مقایسه آن با شرایط جهانیان آشنایی بیشتری یابد. این امر میتواند راه را برای بلوغ فکری و یافتن راهکارهای جدید جهت حل مشکلات هموار کند.